ﻭﯾﻠﯿﺎﻡ ﺩﺍﮔﻼﺱ :
...." ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺍﯾﻼﺕ ﻭ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ،ﺯﻥ ﻫﺎ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﺪ ﺍﺯ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ
ﻭﺍﻻﯾﯽ ﺑﯿﻦ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻋﺸﺎﯾﺮﯼ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ .
ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﻋﺸﺎﯾﺮ قشقاییﻣﺜﻞ ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﯾﺮ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﻧﻤﯽ
ﮐﻨﻨﺪ ﻭ بسیاریﺍﺯ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﮐﻮﭺ ﻧﺸﯿﻨﯽ ﻭ ﻣﻬﺎﺟﺮﺕ ﺭﺍ ﺩﻭﺷﺎﺩﻭﺵ
ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ . ﺩﺭ ﻣﺰﺍﺭﻉ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺧﺮﻣﻦ ﻣﯽ ﮐﻮﺑﻨﺪ ﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ
ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ .
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺯﻥ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻧﺤﻮ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮐﺴﯽ
ﺑﻪ ﺩﻗﺖ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﻮﺩ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺭﮎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻫﺎ
ﺯﻧﺎﻧﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻋﻔﯿﻒ،ﻗﻮﯼ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻭ ﻣﻐﺮﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻧﮕﺎﻩ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ
ﻣﺰﺍﺣﻢ،ﯾﮏ ﺣﺎﻟﺖ ﺗﺤﻘﯿﺮﺁﻣﯿﺰ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ . ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺗﯽ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ
ﺁﮐﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﺑﯽ ﻧﯿﺎﺯﯼ،ﺧﻮﯾﺸﺘﻦ ﺩﺍﺭﯼ،ﺍﺗﮑﺎ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ،ﺍستقلالﻭ ﻧﺠﺎﺑﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ،ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﺳﻮﺍﯼ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻥ ﺷﻬﺮﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻪ
ﺳﺮ ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ "...
ﻭﯾﻠﯿﺎﻡ ﺍﻭ . ﺩﺍﮔﻼﺱ ﻗﺎﺿﯽ ﺳﺮﺷﻨﺎﺱ ﺩﯾﻮﺍﻥ ﻋﺎﻟﯽ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1949 ﻭ
1950 ( 1328 ﻭ 1329 ) ﺑﻪ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪ ﺳﻔﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﻔﺮ ﺑﯿﺸﺘﺮ
ﻭﻗﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﺍﯾﻼﺕ ﻭ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺯ ﻭ ﺑﻮﻡ ﺳﭙﺮﯼ ﮐﺮﺩﻩ
ﺍﺳﺖ . ﺍﻭ ﺍﻏﻠﺐ ﺑﺎ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯿﺎﻥ ﻭ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺗﺎ ﭘﺎﺳﯽ ﺍﺯ ﺷﺐ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﮕﻮ
ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﮐﻠﺒﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﻠﯽ ﻭ ﯾﺎ ﭼﺎﺩرﻫﺎﯼ ﺍﯾﻠﯿﺎﺗﯽ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻫﺎ
ﺑﺮ ﺳﺮ ﯾﮏ ﺳﻔﺮﻩ ﻏﺬﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺍﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺪﻣﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ :
" ﻧﻈﺮﺍﺕ ﻣﻦ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺘﺎﺛﺮ ﺍﺯ ﺗﻮﺩﻩ ﻫﺎﯼ
ﻣﺮﺩﻡ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯ،ﺍﯾﻼﺕ ﻭ ﻋﺸﺎﯾﺮ،ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ،هیزم ﺷﮑﻨﺎﻥ،ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯿﺎﻥ ﻭ ﺩﮐﺎﻧﺪﺍﺭﺍﻥ
ﺍﺳﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﻪ ﺍﺻﻠﯽ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽ
ﺩﻫﻨﺪ . ﻣﺮﺩﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ .ﻣﺮﺩﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﻬﻤﺎﻥ
ﻧﻮﺍﺯﻧﺪ،ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪ،ﺻﺪﯾﻖ ﻭ ﺧﺪﺍﭘﺮﺳﺘﻨﺪ "...
ﻭﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﻔﺮ ﻣﺪﺗﯽ را ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻗﺸﻘﺎﯾﯽ ﻫﺎ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ و یکی از دوستان نزدیک مرحوم محمد ناصر خان صولت قشقایی بوده است.
وی زمانی به ناصر خان میگوید که بروید و به خود و ایلتان افتخار کنید که کوچکترین خیانتی به اب و خاک این مرز و بوم نکرده اید و در قسمتی دیگر از کتابش مینویسد (قشقاییهای وطن پرست بی وطن). ﺩﺍﮔﻼﺱ
ﻣﺸﺎﻫﺪﺍﺕ ﻭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﺑﻪ نام
Strong land and friendly people ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ.
نقش زنان در زندگی عشایری
زنان عشایر یکی از گروه های اجتماعی کشورند که بخش زیادی از کارهای روزمره زندگی عشایری بر دوش آنان است.
امورات منزل و تولیدات لبنی
تمام کارهای خانه به عهده زن هاست. دختران و زنان ایل هر صبح از کوه و دشت، هیزم سوخت خود را گرد آوری میکنند و پس از آن از رودخانه یا چشمه، مشکهای آب را پر میکنند و به پشت میگیرند و به چادر میآورند. سپس گندم و برنج را در هاونهای چوبی به نام «دیوَک» میکوبند و پوست آنها را میگیرند. هنگام کوبیدن، آهنگ ویژهای را زیر لب زمزمه میکنند که آهنگ «برنج کوبی» نامیده میشود. پس از آن آرد را خمیر و چانه میکنند و از آن نان میپزند. نان را روی ساجهای فلزی میپزند. نخست ساج را روی اجاق جلوی چادر گرم میکنند؛ و سپس چانههای خمیر را روی «نان بند» پهن مینمایند و روی ساج میاندازند تا پخته شود. تمام خوراکهای گوناگون دیگر نیز روی همین اجاقهای جلوی چادر تهیه میشود. زنان از شیر انواع لبنیات شامل کره، ماست، کشک، قره قروت، سرشیر و جز آن تهیه میکنند. ماست را در مشک هایی که به سهپایه چوبی متصل است میآویزند و آنقدر تکان میدهند تا کره و دوغ بدست آید.
تولید پوشاک و دست بافتههای ضروری
کار دیگر زنان قشقایی، بافت پوشاک و همچنین دست بافتهها و مایحتاج مرتبط با آنها است. زنان و دختران نخست پشم گوسفند را با دوک میریسند و پس از آن که آنها را رنگ کردند به صورت کلاف برای بافت آماده میسازند. دستبافها، با دارهای زمینی و با شانه فلزی که «کرکیتْ» نامیده میشود بافته میشود. در هر دستگاهِ بافت چند تن از زنان و دختران، مدت یک یا دو ماه کار میکنند تا یک قطعه جاجیم یا گلیم زیبای قشقایی به وجود آوردند. نخست کلافها را سراسر دار میکشند و از یک سو شروع به بافتن و طرح انداختن میکنند. دوخت پوشاک خانواده نیز به عهده زن هاست و بههمین جهت مادران وظیفه دارند که دوزندگی را مانند بافت جاجیم و گلیم و قالی به دختران خود بیاموزند.
پشم ریسی: درانتخاب پشم برای رنگ آمیزی از خوشرنگترین رنگهاازجمله:سبز، سیاه، بور و سفید استفاده میشود و برای استحکام بیشتر قبل ازاینکه آن را بریسند پشمها را میزنند تا موادخارجی آن از بین برود که برای این کار بااستفاده از دست آن را رشته رشته میکنند و سپس آن را با چوبکهای باریکی میزنند تا صاف و باز شود. سپس آن را به شکل لوله درآورده و کلاف میکنند و شروع به ریسیدن میکنند. برای ریسیدن آن ازوسیلهای به نام پره استفاده میکنند. پره میلهای فلزی است که چهارتیره از جنس شاخ گوسفند میباشد که با چرخاندن این دستگاه ساده عمل ریسندگی صورت میگیرد. طناب بافی: این نوع دست بافته درایل مصرف زیادی دارد و برای بستن دام، محکم کردن وسایل بر پشت حیوانات و طنابهای تزئینی از پشم و موی بز استفاده میشود. برای هرنوع کاری از طناب مخصوص به خوداستفاده میشود. برای بستن دام ازطناب معمولی وبرای زین اسب ازطناب پهن وبرای گردن اسب ازطناب چهارگوش وبرای بستن دام و شتر از طناب هشت لای بیضی شکل استفاده میکنند. درعروسی هاطنابهای ظریفی که از موی سیاه و سفید بز بافته میشود و به آن رشمه گفته میشود به عروس داده میشود. بافت و تولید برخی ملزومات روزمره نظیر کاه کش و آب کش نیز در شمار وظایف زنان قشقایی است. کاه کش جوال بزرگی است که ازموی بزبافته میشوند و در آن علوفه دامها و اسبها و بعضی مواقع برای نگهداری پشم گوسفندان ازآن استفاده میشود. آب کش، خورجین بزرگی است که از موی بز بافته میشود و برای حمل مشک آب کاربرد دارد.
تمام کارهای خانه به عهده زن هاست. دختران و زنان ایل هر صبح از کوه و دشت، هیزم سوخت خود را گرد آوری میکنند و پس از آن از رودخانه یا چشمه، مشکهای آب را پر میکنند و به پشت میگیرند و به چادر میآورند. سپس گندم و برنج را در هاونهای چوبی به نام «دیوَک» میکوبند و پوست آنها را میگیرند. هنگام کوبیدن، آهنگ ویژهای را زیر لب زمزمه میکنند که آهنگ «برنج کوبی» نامیده میشود. پس از آن آرد را خمیر و چانه میکنند و از آن نان میپزند. نان را روی ساجهای فلزی میپزند. نخست ساج را روی اجاق جلوی چادر گرم میکنند؛ و سپس چانههای خمیر را روی «نان بند» پهن مینمایند و روی ساج میاندازند تا پخته شود. تمام خوراکهای گوناگون دیگر نیز روی همین اجاقهای جلوی چادر تهیه میشود. زنان از شیر انواع لبنیات شامل کره، ماست، کشک، قره قروت، سرشیر و جز آن تهیه میکنند. ماست را در مشک هاییکه به سهپایه چوبی متصل است میآویزند و آنقدر تکان میدهند تا کره و دوغ بدست آید.
چنته یا آینه دان یکی از دستبافت های عشایر قشقایی فارس است که صرفاً توسط زنان بافته شده و از آن به عنوان کیسه یا خورجینی جهت حمل وسایل شخصی نظیر پول، توشه ی راه، فشنگ و... استفاده می شود. دختران و زنان عشایر از همان کودکی بافت چنته را فرا گرفته و هنگام رسیدن به سن ازدواج برای خانواده های خود چنته های مرغوب می بافند. در جامعه ی عشایری که زنان در مقام منزلتی پائین تر از مردان قرار گرفته و اصولاً هویت و شخصیت آنان به عنوان موجودی مستقل در نظر گرفته نمی شود، آنان فضایی مناسب جهت ابراز عواطف و احساسات خود ندارند. همین امر موجب گردیده که زنان قشقایی از چنته بافی به عنوان ابزاری جهت تجسم بخشیدن به آرزوها و رویاهای شاد و یا اندوهناک خود بهره جویند. می توان گفت چنته دریچه ای به سوی خلوت و تنهایی معصوم و بی آلایش زنان قشقایی است. این زنان در بیان احساسات درونی خود از نقش مایه های باستانی و زمانی از نقوش موجود در محیط زندگی خود یعنی طبیعت الهام گرفته و عشق و علاقه یا نگرانی و کینه خود را نسبت به کسانی که در کنار آن ها زندگی می کنند ابراز می دارند. لذا در این نوشتار با هدف کشف دنیای پر رمز و راز زنان قشقایی فارس در قالب چنته بافی، ابتدا به ارائه تاریخچه اجتماعی و فرهنگی ایل قشقایی پرداخته و سپس به اختصار جایگاه و موقعیت زن در این ایل مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. پس از معرفی چنته بافی و ویژگی های فنی بافت آن، تجسم و تخیل زن قشقایی به هنگام بافت چنته، دست مایه ی این پژوهش خواهد بود. روش مطالعه در این نوشتار، تاریخی و شیوه ی جمع آوری اطلاعات روش اسنادی براساس مطالعه کتابخانه ای بوده است و در بخش معرفی نمادها و مفاهیم آنان در نزد زنان قشقایی، اطلاعات کاملاً به صورت میدانی جمع آوری شده اند.
کار دیگر زنان قشقایی، بافت پوشاک و همچنین دست بافتهها و مایحتاج مرتبط با آنها است. زنان و دختران نخست پشم گوسفند را با دوکمیریسند و پس از آن که آنها را رنگ کردند به صورت کلاف برای بافت آماده میسازند. دستبافها، با دارهای زمینی و با شانه فلزی که «کرکیتْ» نامیده میشود بافته میشود. در هر دستگاهِ بافت چند تن از زنان و دختران، مدت یک یا دو ماه کار میکنند تا یک قطعه جاجیم یا گلیم زیبای قشقایی به وجود آوردند. نخست کلافها را سراسر دار میکشند و از یک سو شروع به بافتن و طرح انداختن میکنند. دوخت پوشاک خانواده نیز به عهده زن هاست و بههمین جهت مادران وظیفه دارند که دوزندگی را مانند بافت جاجیم و گلیم و قالی به دختران خود بیاموزندپشم ریسی: درانتخاب پشم برای رنگ آمیزی از خوشرنگترین رنگهاازجمله:سبز، سیاه، بور و سفید استفاده میشود و برای استحکام بیشتر قبل ازاینکه آن را بریسند پشمها را میزنند تا موادخارجی آن از بین برود که برای این کار بااستفاده از دست آن را رشته رشته میکنند و سپس آن را با چوبکهای باریکی میزنند تا صاف و باز شود. سپس آن را به شکل لوله درآورده و کلاف میکنند و شروع به ریسیدن میکنند. برای ریسیدن آن ازوسیلهای به نام پره استفاده میکنند. پره میلهای فلزی است که چهارتیره از جنس شاخ گوسفندمیباشد که با چرخاندن این دستگاه ساده عمل ریسندگی صورت میگیرد. طناب بافی: این نوع دست بافته درایل مصرف زیادی دارد و برای بستن دام، محکم کردن وسایل بر پشت حیوانات و طنابهای تزئینی از پشم و موی بز استفاده میشود. برای هرنوع کاری از طناب مخصوص به خوداستفاده میشود. برای بستن دام ازطناب معمولی وبرای زین اسب ازطناب پهن وبرای گردن اسب ازطناب چهارگوش وبرای بستن دام و شتر از طناب هشت لای بیضی شکل استفاده میکنند. درعروسی هاطنابهای ظریفی که از موی سیاه و سفید بز بافته میشود و به آن رشمه گفته میشود به عروس داده میشود. بافت و تولید برخی ملزومات روزمره نظیر کاه کش و آب کش نیز در شمار وظایف زنان قشقایی است. کاه کش جوال بزرگی است که ازموی بزبافته میشوند و در آن علوفه دامها و اسبها و بعضی مواقع برای نگهداری پشم گوسفندان ازآن استفاده میشود. آب کش، خورجین بزرگی است که از موی بز بافته میشود و برای حمل مشک آب کاربرد دارد
یکی از هنرهای زنان قشقایی ،قالیبافی است که با انگشت های خود نقش های
زیبایی را خلق می کنند که در جهان کم نظیر است.به طور مثال نوزدهم آبان ماه
1373 شمسی در قصر قدیمی و مجلل پارک شهر وین، جایزه ی اُسکار به بهترین
فرش سنتی دست باف جهان از نظر کیفیت و اصالت به فرش ایرانی، "آرا بافت"
قشقایی از فیروزآباد تعلق گرفت.زنان در پیاده کردن طرح و نقشه های قالی، از
روایات گوناگون و قصه های افسانه ای الهام می گیرند.یکی از نقش های معتبر
قالی قشقایی، نقش ناظم است که داستان جالبی دارد.ناظم الملک در شیراز
خانه ای داشته که معماری سر در ورودی آن بسیار زیبا بوده است.جهان بی بی
با دیدن این سر در، نقش را وارد قالی قشقایی می کند. ماهی در هم، ترنج، بته
ای، مُحرّمات، ترمه ای و... سایر نقش های قالی قشقایی است.
به نقل از سایتhttp://torkghashghaie.persianblog.ir